بازدید امروز: 1089
بازدید دیروز: 321
کل بازدیدها: 2261007 عشق واقعی را چطور تشخیص بدهیم؟ - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات

گفتگو با دکتر بدری سادات بهرامی

عشق واقعی را چطور تشخیص بدهیم؟

درباره عشق حرف و حدیث بسیار است اما برای اینکه نظر یک روانشناس را در این باره بدانیم با دکتر بدری سادات بهرامی مشاوره خانواده و مدرس دانشگاه گفتگو کرده ایم که می خوانید.
 بیشتر جوان‌ها می‌خواهند عشقی را تجربه کنند که هیچ‌گاه درگیر روزمرگی و تکرار و نابودی نشود. آیا می‌شود به این عشق آرمانی رسید؟
بله. اگر دو نفر به رشد کامل رسیده باشند و علاوه بر تجربه عشق به خود و رضایت‌مندی از شرایط زندگی، به مرور زمان کششی را نسبت به هم پیدا کنند به عشقی پاک و ماندگار می‌رسند. عشق به خود اگر وجود نداشته باشد، حتم بدانید نمی‌توانید دیگری را دوست بدارید. 
آیا این عشق باید حتما پیش از ازدواج وجود داشته باشد؟
اگر دو نفر به محض اینکه عاشق هم شدند تصمیم به ازدواج بگیرند و از هیچ مشاوره‌ای استفاده نکنند، به احتمال زیاد شکست خواهند خورد. چرا که عشق، راهی برای تجزیه و تحلیل عقل باقی نخواهد گذاشت اما افرادی که برطبق اصول عقلی و منطقی و تناسب‌هایی که با هم دارند تصمیم به ازدواج می‌گیرند پس از شروع زندگی، عشق و علاقه بین آنها ایجاد می‌شود. 
عشق را می‌شود تعریف کرد؟
عشق در روان‌شناسی یک تعریف قابل قبول دارد، احساس هیجانی نسبت به معشوق که توام با درد و رنج است و با وصال او به آرامش می‌رسد. اولین عشقی که همه تجربه کردیم عشق مادر است که در این عشق، یک‌ سوی رابطه بی‌دریغ و بدون قید و شرط به دیگری ابراز علاقه می‌کند و در قبال این عشق، فقط یک چیز می‌خواهد و آن اینکه او را تحت کنترل خود قرار دهد. این عشق برای ازدواج دوام نخواهد داشت چون یک آدم نمی‌تواند تا ابد مانند یک رودخانه جاری و یک‌طرفه عشق بورزد بدون اینکه پاسخی دریافت کند و در عین حال، طرف مقابل هم نمی‌تواند تا ابد همه سلایق و انتخاب‌های زندگی‌اش را به دیگری بسپارد.
 مگر عشق با قید و شرط هم وجود دارد؟

بله عشق پدرانه. عشق پدر عشقی با قید و شرط است. پدر می‌گوید به شرطی که انتظارات مرا برآورده کنی دوستت دارم. در میان بزرگسالان نیز این عشق وجود دارد اما در گذر سال‌های زندگی یک نفر نمی‌تواند همیشه قیمت محبت شما را بپردازد و انتظارات‌تان را برآورده کند.
نوع دیگر هم عشق کودکانه است. بچه‌ها هر کسی که دوستشان داشته باشد، دوست‌ دارند و تنها شرط دوست داشتن‌شان این است. این عشق را هم در میان بزرگسالان می‌بینیم که این عشق نیز در گذر زمان از بین می‌رود.
 عشق واقعی را چطور تشخیص دهیم؟
این عشق مشخصه هایی دارد. اولین آن احترام است. عشق واقعی آن است که طرف مقابل را همان‌طور که هست، با همه تفاوت‌هایی که با ما دارد دوست داشته باشیم. فاکتور بعدی این است که در جهت رشد یکدیگر دلسوزانه بکوشیم. مشخصه سوم دانایی است. باید استعدادهای هم را بشناسیم و موجب تعالی هم شویم. فاکتور بعدی احساس مسوولیت است. اینکه تلاش کنیم طرف مقابل حس خوشایندی داشته باشد. عشق واقعی مفهومی تعالی‌بخش است که بین دو آدم رشد یافته صورت می‌گیرد. پس شامل افرادی که برای یافتن راهی که خلا آنها را پر کند عاشق می‌شوند، نمی‌شود. اگر این عشق پاک میان دو نفر صورت بگیرد که تناسب‌های لازم ازدواج را دارند، بسیار مطلوب است و به درجات بالایی از خودشکوفایی و دگرشکوفایی می‌رسند. چون دو انسان رشدیافته می‌توانند به تعالی هم کمک می‌کنند.
 یعنی این عشق کمرنگ و تکراری نمی شود؟
اینکه می‌بینیم و می‌شنویم بعد از مدتی عشق سوزان آغازین کمرنگ می‌شود به این معنی است که عشق آنها عشق واقعی نبوده است.
 چرا گاهی اوقات عشق به نفرت تبدیل می‌شود؟
عشق همسایه دیوار به دیوار نفرت است وقتی که عشق، واقعی نیست، وقتی شما با عشقی کودکانه با دیگران ارتباط برقرار می‌کنید این امکان که عشق به نفرت تبدیل شود وجود دارد اما عشق واقعی هرچه از استمرارش بگذرد کامل‌تر و مستحکم می‌شود. عشق واقعی عادی نمی‌شود و هیچ‌گاه به نفرت تبدیل نمی‌شود.
 اینکه می‌گویند عشق در یک لحظه ایجاد می‌شود درست است؟
خیر. اصولا به وجود آمدن عشق، نیازمند زمان است و عشق واقعی به تدریج حاصل می‌شود. آنچه در یک آن و یک نگاه حاصل می‌شود تحریک جنسی و هوس است که با وصل به معشوق پایان می‌یابد.
 آدم‌ها بر چه اساسی عاشق می‌شوند؟
علاقه آدم‌ها به هم ریشه‌های متعددی دارد و تک متغیری نیست. گاهی افراد به جاذبه تفاوت‌ها جذب هم می‌شوند. مثلا فردی که خودش کم‌ حرف است جذب فردی می‌شود که اتفاقا خوش‌زبان و مجلس گرم‌کن است. بعضی‌ها به جاذبه تشابه‌ها عاشق هم می‌شوند یعنی می‌گوید فلانی کاملا مثل خودم است و انگار سال‌هاست می‌شناسمش و نوع دیگر جاذبه بر اساس ویژگی‌های پاتولوژیک است. افرادی که دارای اختلالات روانی مکمل هستند مجذوب هم می‌شوند. برای مثال، خانمی با اختلال شخصیت هیستریونیک نیازمند توجه و تعریف و دیده شدن است با مردی با اختلال شخصیت وابسته یا شخصیت مرزی عاشق هم می‌شوند. در بین مراجعان من عشاق زیادی بودند که پس از درمان اختلالات شخصیتی با تعجب می‌گفتند: « واقعا من عاشق او بودم؟» توصیه من این است که افراد پیش از ازدواج حتما تحت مشاوره قرار بگیرند.


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 89/1/29 توسط